آشنایی کامل با سطح-اول در برنامه راهبری-در-عمل (Leadership in Action)
برنامه راهبری-در-عمل (Leadership-in-Action) یک دوره پیشرفته ۶ ساله در زمینه سازماندهی تیمها و راهبری آنهاست که هدفش ایجاد توانایی تحقق دستاوردهای بزرگ از طریق کار تیمی است. این برنامه برای افرادی طراحی شده که رویاهای بزرگی در سر دارند و میخواهند ایدههای خود را به واقعیت تبدیل کنند. سال اول این برنامه را «سطح-اول» مینامند که تمرکز آن بر ایجاد تیمها و کار تیمی در هر شرایط است. در ادامه، جزئیات کامل این سال اول، شامل ساختار، نقشها، پروژهها (بازی در جهان)، نحوه برگزاری جلسات و مستندات مربوطه به طور ساختاریافته و کاربردی ارائه شده است.
فهرست دورهها
- پیشنیازها و نحوه آغاز سطح-اول
- ساختار کلی سطح-اول: چهار فصل در یک سال
- طراحی و اجرای «بازی در جهان» در هر فصل
- نقشها و ساختار تیمی در سطح-اول
- جلسات هفتگی، تماسها و سازوکار گزارشدهی
- مفاهیم آموزشی و تمایزات کلیدی (Key Distinctions)
- رویدادهای حضوری سهماهه (Quarterly Weekends)
- مشارکت در برگزاری دورههای ارتباطی
- تقویم نمونه سالانه سطح-اول
پیشنیازها و نحوه آغاز سطح-اول
شروع به شرکت در سطح-اول مستلزم گذراندن دورههای مقدماتی است، شرکتکنندگان باید پیشتر دورههای راهبری و دو دوره از مجموعه ارتباطات یعنی ارتباط: دسترسی به قدرت و ارتباط پیشرفته: قدرت برای خلق را تکمیل کرده باشند. این دورهها پیشنیاز ورود به برنامهی راهبری-در-عمل هستند و مهارتهای پایهای را فراهم میکنند که در برنامه سطح-اول گسترش مییابد. پس از احراز پیشنیازها، ثبتنام در برنامه صورت میگیرد؛ برنامه به صورت منطقهای (در شرکتها دپارتمانی) برگزار میشود و شرکتکنندگان بر اساس محل زندگی خود (در شرکتها، دپارتمان خود) در یکی از تیمهای منطقهای (در شرکتها دپارتمان خود) عضو میشوند.
طول دوره سطح-اول یک سال کامل تقویمی است که شامل پنج جلسهی آخرهفته به فاصله هر سه ماه یکبار میباشد. اولین جلسه آخر هفته به عنوان آغاز رسمی سطح-اول و خوشامدگویی برگزار میشود (عموماً از چهارشنبه شب تا جمعه) و چهار جلسهی سهماههی بعدی به ترتیب پایان هر فصل آموزشی را تشکیل میدهند. در واقع چهار فصل آموزشی در این سال وجود دارد و با پایان جلسه پنجام، دوره سطح-اول به اتمام میرسد.
شرکتکنندگان متعهد میشوند که در هر پنج آخرهفته برنامه در منطقه خود حضور یابند. برنامه ممکن است امروزه ترکیبی از رویدادهای حضوری و آنلاین باشد؛ که برنامه زمانبندی آنها از پیش اعلام میگردد. در ابتدای دوره (جلسه آخر هفته اول)، معمولاً جلسه معارفه سطح-اول در شامگاه چهارشنبه برگزار میشود. در این جلسه تیم کوچها و راهبران معرفی شده، قوانین و انتظارات برنامه مرور میشود و شرکتکنندگان فرمهای تعهد و توافقنامههای لازم را امضا میکنند. این توافقنامهها شامل تعهد به حضور در تمامی رویدادها، رعایت اصول ارتباطی مسئولانه (عدم ایجاد ناراحتی یا شایعهپراکنی)، مشارکت کامل در تمرینها و دریافت کوچینگ به صورت منظم است. پس از این مرحله، شرکتکنندگان آماده ورود به فصل اول سطح-اول میشوند.
نکته: شهریه شرکت در برنامه راهبری-در-عمل (برای هر سال) ابتدای سال تعیین میشود و ثبتنام معمولاً فقط در آغاز هر چرخهی سالانه امکانپذیر است. همچنین، افرادی که سطح-اول را به پایان برسانند و مایل به ادامه توسعه توانایی راهبری خود باشند، میتوانند پس از یک وقفه (معمولاً یک فصل) در سال دوم تا ششم برنامه یعنی سطح-دوم شرکت کنند.
سطح-دوم برنامهای جداگانه (سال دوم تا سال ششم) با تمرکز بر راهبری اثربخش از طریق ایجاد راهبران دیگر است که در ادامه گزارش به طور مختصر اشاره خواهد شد.
ساختار کلی سطح-اول: چهار فصل در یک سال
سطح-اول چهار فصل متوالی در طول یک سال دارد که هر فصل تقریباً سه ماه به طول میانجامد. در ابتدای هر فصل، یک آخرهفتهٔ آموزشی منطقهای برگزار میشود که شروع رسمی آن فصل را رقم میزند. در طی هر فصل، شرکتکنندگان یک چرخه کامل از تعریف، اجرا و تکمیل یک پروژه را پشت سر میگذارند و بدینترتیب در چهار فصل، چهار پروژه یا «بازی در جهان» مختلف را به سرانجام میرسانند. این ساختار چهار-فصلی به شرکتکنندگان امکان میدهد هر بار آموختههای خود را عمیقتر به کار گیرند و مهارتهای راهبری و تیمسازی را به صورت تصاعدی رشد دهند.
جدول زیر نمایی کلی از ساختار سال سطح-اول و تمرکز هر فصل را نشان میدهد (در سازمانها هر شرکت کننده یک پروژهی سازمانی برمیدارد):
فصل | دوره زمانی | رویداد آغازین | پروژه فصل | تمرکز آموزشی |
---|---|---|---|---|
فصل اول | ماههای ۱–۳ برنامه | آخرهفتهٔ آغازین + جلسه خوشامدگویی | انتخاب و شروع یک پروژه مهم شخصی | ایجاد امکان (Possibility) و ساخت تیم پایه |
فصل دوم | ماههای ۴–۶ برنامه | پایان Q1/آغاز Q2 | پروژه جدید یا ادامه پروژه قبلی در صورت نیاز | ایجاد فرصتها و طراحی ساختار و شاخصهای موفقیت |
فصل سوم | ماههای ۷–۹ برنامه | پایان Q2/آغاز Q3 | پروژه جدید با مقیاس بزرگتر یا چالش متفاوت | اقدام و اجرا در مقیاس گستردهتر؛ راهبری تیم در عمل |
فصل چهارم | ماههای ۱۰–۱۲ برنامه | پایان Q3/آغاز Q4 | پروژه نهایی؛ تکمیل و تثبیت دستاوردها | تکمیل و نتیجهسازی؛ ایجاد پایداری و جمعبندی دستاوردها |
پس از Q4 | پایان سال | جلسه اختتامیه سطح-اول | ارائه نتایج چهار بازی، جشن تکمیل برنامه | مرور کلی تمامی تمایزات و آمادگی برای آینده/سطح-دوم |
هر فصل با انتخاب یک «بازی در جهان» جدید آغاز میشود که شرکتکننده در طی آن فصل بر روی آن کار خواهد کرد. طی فصل، فرد با کمک کوچ و همتیمیها پیشرفت پروژه را دنبال میکند و در انتهای فصل ضمن ارزیابی نتایج، پروژه را به مرحله تکمیل میرساند (یا در صورت لزوم برای فصل بعدی ادامه میدهد). پس از آن، در جلسه آخرهفتهی بعدی (که پایان فصل جاری و آغاز فصل بعدی است) هر شرکتکننده دستاوردهای فصل قبل را با تیمها به اشتراک میگذارد و پروژه جدید فصل بعد را تعریف میکند. به این ترتیب یک چرخه یادگیری عملی در هر فصل کامل میشود و مهارتهای ارتباطی و مدیریتی فرد در هر چرخه ارتقاء مییابد. به موازات پیشبرد پروژههای شخصی در هر فصل، اهداف گروهی مرتبط با توسعه برنامههای ارتباطی k2-clearing نیز دنبال میشود (که در بخشهای بعدی توضیح داده خواهد شد). بدین شکل، ساختار سطح-اول دو مسیر موازی دارد: یکی بازیهای شخصی در جهان که هر فصل انجام میشود و دیگری بازیهای تیمی برای گسترش برنامه ارتباطات k2-clearing که به صورت مستمر در تمام سال جریان دارد.
در طول سال سطح-اول، شرکتکنندگان همچنین با ۵ گفتگو یا تمایز کلیدی آشنا میشوند که هر فصل بر یکی از آنها تاکید ویژه میشود.
این پنج گفتگو که به عنوان ستون فقرات «تکنولوژی تحقق دستاوردها» معرفی شدهاند عبارتاند از:
- رابطه و همبستگی (Being Related)،
- امکان از هیچ (Possibility)،
- فرصتهای عملی (Opportunity)،
- اقدام برای نتیجه (Action) و
- تکمیل و حل وقفهها (Completion & Breakdown).
در بخشهای بعدی، به کاربرد این مفاهیم در طراحی پروژهها و هدایت تیم اشاره خواهد شد.
توجه: برنامه سطح-اول یک ساختار آموزش حین عمل است. یعنی شرکتکنندگان ضمن یادگیری مفاهیم در جلسات آموزشی، بلافاصله آنها را در پروژههای واقعی زندگی به کار میگیرند. این چرخهٔ متناوب آموزش-عمل در چهار فصل، تضمین میکند که یادگیریها به مهارتهای پایدار عملی تبدیل شوند.
طراحی و اجرای «بازی در جهان» در هر فصل
بازی در جهان اصطلاحی است که به پروژه یا هدف خودانگیختهای اطلاق میشود که شرکتکننده در هر فصل برای خود تعریف میکند. این پروژه میتواند در هر حوزهای از زندگی فرد (در سازمانها، یک حوزهای از سازمان) باشد که برای او اهمیت دارد – از کسبوکار و زندگی حرفهای گرفته تا روابط خانوادگی، فعالیتهای اجتماعی یا هر هدف الهامبخش شخصی دیگر. مهم این است که بازی در جهان چیزی فراتر از اهداف روزمره بوده و دارای چشماندازی بزرگ و هیجانانگیز باشد که فرد را به چالش بکشد و نیازمند کار تیمی و راهبری باشد.
تعریف و طراحی بازی در جهان
در آغاز هر فصل (پس از آخرهفته)، شرکتکننده بازی جدید خود را تعریف میکند. برای این کار، چهار عنصر کلیدی در نظر گرفته میشود:
- حوزه یا دامنه بازی (Domain): ابتدا فرد مشخص میکند که بازی در چه حوزهای خواهد بود (مثلاً آموزش کودکان، بهبود کسبوکار شخصی، پروژه محیطزیستی، سلامتی و تندرستی، روابط خانوادگی و غیره - در سازمانها مربوط به سازمان). تعیین این دامنه به متمرکز شدن ایده کمک میکند.
- امکان (Possibility) بازی: در قدم بعد، شرکتکننده از هیچ، یک امکان یا چشمانداز الهامبخش برای پروژه میآفریند. به بیان دیگر، این مرحله شامل بیان یک بیانیه امکان است: «چه چیزی ممکن است؟». این امکان باید آزاد از محدودیتهای فعلی و مشتاقکننده باشد تا دیگران را نیز جذب کند. برای مثال، امکان یک بازی میتواند «دنیایی که در آن هیچ کودکی گرسنه نباشد» برای پروژهای در زمینه فقر غذایی باشد.
- نتیجه نهایی و شاخصهای موفقیت: سپس بازی به یک نتیجه مشخص و قابلاندازهگیری ترجمه میشود. شرکتکننده تعیین میکند دستاورد ملموس بازی چه خواهد بود و چگونه اندازهگیری میشود. این شامل تعیین اهداف کمی و شاخصهای کلیدی است. به عنوان نمونه، در بازی با امکان فوق، نتیجه میتواند «تأمین غذای روزانه برای ۱۰۰ کودک نیازمند تا پایان فصل» باشد. شاخصهای موفقیت نیز میتواند تعداد کودکان تحت پوشش، تعداد وعدههای توزیعشده و میزان بودجه جمعآوریشده باشد.
- ساختار و تیم اجرایی: هیچ بازی بزرگی به تنهایی محقق نمیشود. شرکتکننده برای بازی خود یک ساختار اجرایی طراحی میکند که شامل برنامه عملیاتی و همچنین تیم پشتیبان است. در سطح-اول از شرکتکنندگان انتظار میرود برای هر بازی یک تیم کوچک (اغلب ۴ تا ۸ نفره) از اطرافیان خود تشکیل دهند تا در اجرای پروژه کمک کنند. این افراد میتوانند دوستان، همکاران، اعضای خانواده یا داوطلبان اجتماعی باشند که به چشمانداز بازی ایمان دارند. طراحی ساختار همچنین شامل تعریف گامهای کلیدی (میانگامها یا Milestones) در طول مسیر فصل است تا پروژه بهتدریج به نتیجه نهایی نزدیک شود.
برای کمک به این فرآیند طراحی، معمولاً فرمهای مخصوصی در اختیار شرکتکنندگان قرار میگیرد که بخشهای فوق در آنها تعریف شده است. به عنوان مثال، فرم طراحی بازی در جهان شامل قسمتهایی برای نوشتن امکان بازی، شرح هدف نهایی، فهرست تیم حمایتی، منابع مورد نیاز و جدول زمانی اقدامات است. شرکتکننده با مشورت کوچ (مربی سطح-دوم) و همکار متعهد خود این فرم را تکمیل کرده و به عنوان برنامه کار فصل از آن استفاده میکند.
اجرای پروژه و پیشبرد بازی
پس از تعریف بازی، وارد مرحله اجرا میشویم. هر بازی ۱۲ هفته (تقریباً) فرصت اجرا در آن فصل دارد که طی آن شرکتکننده باید با استفاده از تواناییهای ارتباطی و راهبری خود، تیمش را هدایت کرده و گامهای برنامهریزیشده را عملی کند. برخی نکات مهم در اجرای بازی در جهان عبارتاند از:
- وعدههای هفتگی و اقدامات: در ابتدای هر هفته، شرکتکننده برای خود وعدههایی مشخص میکند (Measurable Promises) که قصد دارد تا پایان هفته به آنها عمل کند. این وعدهها به صورت کمی و مرتبط با شاخصهای بازی تعریف میشوند (مثلاً «این هفته با ۱۰ نفر حامی مالی تماس میگیرم و ۵ میلیون تومان بودجه جذب میکنم»). سپس در طول هفته اقدامات لازم را انجام میدهد.
- پایش و گزارش پیشرفت: در پایان هر هفته (مثلاً در جلسه تیمی هفتگی)، فرد گزارش میدهد که چقدر از وعدههایش عملی شده و چه نتایجی به دست آمده است. در این مرحله دو حالت ممکن است پیش بیاید: یا موفقیت/پیشرفت (Breakthrough) حاصل شده یا وقفه/مشکل (Breakdown) رخ داده است. در صورت تحقق وعدهها و کسب نتیجه، آن را به عنوان پیشرفت یا دستاورد جشن میگیرند. اما اگر نتیجه مطابق انتظار نبوده یا مانعی پیش آمده باشد، آن وضعیت را Breakdown مینامند.
- مدیریت Breakdown و خلق Breakthrough: فلسفه راهبری در مواجهه با موانع این است که «هر شکست یا وقفه، فرصتی برای یک پیشرفت بزرگتر است.» بنابراین وقتی breakdown رخ میدهد (مثلاً بودجه کافی جمع نشد یا یکی از اعضای تیم کنارهگیری کرد)، شرکتکننده با راهنمایی کوچ و تیم، به جای ناامیدی دنبال علت یا گفتگوی مفقود میگردد. در زبان برنامه، «چیزی کم است» که اگر افزوده شود، پروژه دوباره به مسیر میافتد. برای ثبت و تحلیل breakdown معمولاً از فرم گزارش وقفه (Breakdown Report) استفاده میشود که در آن شرح اتفاق، احساسات و افکار فرد، چیزی که کم بود و اقدام جدید نوشته میشود. سپس با اعلام یک وعده جدید اصلاحشده یا اقدام جایگزین، وضعیت به یک Breakthrough بالقوه تبدیل میگردد. در جلسات تیمی، اعضا breakdownهای خود را بدون قضاوت با دیگران در میان گذاشته و از حمایت و ایدههای آنان بهرهمند میشوند – این فرآیند خود به یادگیری جمعی و ایجاد فضایی از اعتماد در تیم کمک میکند.
- حفظ ارتباط و انگیزه: طی اجرای بازی، شرکتکننده مرتباً با کوچ (مربی سطح-دوم) خود گفتگو میکند تا هم از لحاظ استراتژی راهنمایی بگیرد و هم از لحاظ روحیه در سطح بالایی بماند. همچنین همکار متعهد (Committed Colleague) او – که معمولاً یکی دیگر از اعضای سطح-اول است – نقش پارتنر پاسخگو را ایفا میکند؛ بدین صورت که دو همکار متعهد حداقل دو بار در هفته با هم تماس میگیرند و یکدیگر را نسبت به عمل به وعدهها و پیشروی بازیشان پاسخگو نگه میدارند. این ساختار حسابکشی دوجانبه باعث میشود هیچکس در طول مسیر احساس تنهایی یا سردرگمی نکند و انگیزه جمعی حفظ شود.
- ایجاد دستاوردهای میانی: دستیابی به میانگامها (Milestones) در طول مسیر، پروژه را زنده و پویا نگه میدارد. هر بار که یک میانگام مهم محقق میشود – مثلاً جمعآوری درصد قابلتوجهی از بودجه یا برگزاری موفق یک کارگاه آموزشی کوچک مرتبط با پروژه – آن را در تیم جشن میگیرند و به عنوان یک Breakthrough از آن یاد میکنند. این کار به تقویت روحیه تیم و شتاب گرفتن حرکت کمک میکند.
تکمیل و ارزیابی بازی در پایان فصل
با رسیدن به انتهای فصل (موعد آخرهفتهی بعدی)، زمان تکمیل (Completion) بازی فرا میرسد. تکمیل به این معناست که حتی اگر پروژه به تمامی اهداف نهایی خود نرسیده باشد، شرکتکننده آن را در وضعیتی قرار میدهد که کاملشده تلقی گردد یا درسهای آن آموخته و مستند شود. اقدامات این مرحله عبارتاند از:
- اندازهگیری نتایج: شرکتکننده آمار نهایی دستاوردهای خود را جمعبندی میکند و میزان تحقق هر یک از شاخصهای موفقیت را میسنجد. برای مثال اعلام میکند که از هدف جذب بودجه، X تومان محقق شده، از هدف افراد تحت پوشش، Y نفر پوشش داده شدهاند و … . این ارقام هم برای خود فرد شاخص پیشرفتاند و هم به تیم و مربیان گزارش میشود.
- مستندسازی Breakthroughها و درسها: فرد گزارش Breakthrough خود را تهیه میکند که در آن تمامی پیشرفتهای عمده، لحظات یادگیری کلیدی و تغییرات شخصیتی که در طی فصل تجربه کرده را مکتوب مینماید. این گزارش همچنین شامل چالشهای عمده (Breakdownها) و نحوه فائق آمدن بر آنهاست. هدف از این کار، ثبت آموختهها و ایجاد تکمیل عاطفی و ذهنی نسبت به پروژه است – بدین معنا که فرد بدون هرگونه احساس کار ناتمام یا پشیمانی، پروژه را رها کرده و آماده پذیرش پروژه جدید میشود.
- جشن و قدردانی: یکی از ارزشهای برنامه راهبری-در-عمل قدردانی از مشارکت و دستاوردها است. لذا در پایان هر فصل، در جلسه، زمانی برای جشن گرفتن موفقیتهای هر یک از اعضای سطح-اول در نظر گرفته میشود. افراد درباره بازی خود و نتایجش برای سایر تیمها سخن میگویند و تشویق و تقدیر جمع را دریافت میکنند. حتی شکستهای ظاهری نیز به عنوان منبع یادگیری گرامی داشته میشوند. برای نمونه، ممکن است فردی هدف اولیهاش کاملاً محقق نشده باشد، اما در فرآیند کار رشد شخصی قابل توجهی کرده یا روی زندگی دیگران تاثیری عالی گذاشته باشد که این نیز دستاورد محسوب میشود.
- اعلام امکان فصل بعد: در انتهای آخرهفته، هر شرکتکننده امکان بازی بزرگ فصل بعدی خود را به اختصار با همه در میان میگذارد. این اعلام عمومی، هم تعهد فرد را مستحکم میکند و هم سایرین را در چشمانداز او سهیم مینماید. سپس فصل بعدی آغاز میشود…
به طور خلاصه، بازی در جهان قلب تپندهی سطح-اول است که از طریق آن، شرکتکنندگان میآموزند چگونه رویاهای بزرگ را به گامهای عملی تبدیل کنند و با استفاده از تیم و گفتگو آنها را به واقعیت بدل نمایند. هر بازی آزمایشگاهی است برای تمرین تمایزات ارتباطی (قول و درخواست موثر، گوش دادن توانمند، ایجاد امکان از طریق زبان، مسئولیتپذیری و …) و مهارتهای مدیریتی (هدفگذاری، برنامهریزی، انگیزش تیم، پیگیری مستمر و …)؛ و هر فصل این چرخه را تکرار کرده و عمیقتر میکند.
مثال واقعی: یکی از فارغالتحصیلان سطح-اول پروژهای به نام «Oshun Project» را به عنوان بازی در جهان خود اجرا کرد که هدفش نصب سیستمهای تصفیه آب در روستاهای محروم هائیتی بود. او با تعریف امکان «دهکدههای پایدار در هائیتی» تیمی محلی و بینالمللی را گرد آورد و در طی سطح-اول خود توانست نخستین سیستم تصفیه آب خورشیدی را برای بیش از ۱۵٬۰۰۰ نفر راهاندازی کند. در این مسیر با breakdownهای بزرگی مواجه شد – از جمله وقوع سیل و از دست رفتن جان تعدادی از اهالی در میانه پروژه – که موقتاً او را دلسرد کرد. اما به کمک کوچهای خود (یکی حامی مالی پروژه و دیگری سطح-دوم Coach او) و همکاران متعهدش، بار دیگر به تعهد و امکان اولیه متصل شد و راهحل تازهای خلق کرد. او با افزودن بخش جدیدی به پروژه (ایجاد یک بازار محلی برای جلوگیری از نیاز به عبور مردم از رودخانه خطرناک) توانست شکست را به یک پیشرفت بزرگ بدل کند. این بازی نه تنها مشکل آب آشامیدنی را حل کرد، بلکه منجر به ایجاد زیرساخت اقتصادی پایدار در آن جامعه شد. تجربه این پروژه برای او و تیمش تجسم عینی راهبری و تیمسازی موثر در دل شرایط واقعی زندگی بود.
نقشها و ساختار تیمی در سطح-اول
برنامه سطح-اول بر پایه کار تیمی و پشتیبانی متقابل بنا شده است. به همین دلیل، برای اجرای موفق این برنامه، نقشهای مشخصی تعریف شدهاند که هر کدام مسئولیتهایی بر عهده دارند. در ادامه، مهمترین نقشها و ساختار تیمی در سطح-اول معرفی میشوند:
- شرکتکننده سطح-اول: تمامی افرادی که در سال اول راهبری-در-عمل ثبتنام کردهاند، اعضای سطح-اول محسوب میشوند. هر شرکتکننده مسئولیت اصلی پیشبرد بازیهای چهارگانه خود را برعهده دارد و همچنین در موفقیت اهداف گروهی تیم سهیم است. از شرکتکنندگان انتظار میرود خودانگیخته، مسئولیتپذیر و مشتاق یادگیری باشند و میزان مشارکت آنها مستقیماً بر دستاوردهایشان تاثیرگذار است. هر عضو سطح-اول باید به توافقنامهها پایبند باشد، در جلسات منظم حاضر شود و گزارشهای لازم را ارائه دهد.
- راهبر سطح-اول: در هر دوره، معمولاً یکی از اعضای سطح-اول به عنوان راهبر سطح-اول برگزیده میشود. راهبر سطح-اول نقش سرپرست و هماهنگکننده اعضای سطح-اول را ایفا میکند. وظایف او شامل برنامهریزی جلسات هفتگی تیم، پیگیری آمار و نتایج تیم، ایجاد انگیزه در اعضا و تعامل نزدیک با راهبران سطح-دوم است. راهبر سطح-اول همچنین در تماسهای منظم منطقهای شرکت میکند که مخصوص همه راهبران سطح-اول برگزار میشود و طی آن بهترین تجربیات به اشتراک گذاشته شده و راهنمایی از سوی کوچهای ارشد ارائه میگردد. راهبر سطح-اول به طور هفتگی با راهبر سطح-دوم مربوطه خود نیز جلسه یا تماس دارد تا هماهنگی بین دو تیم حفظ شود. انتخاب این نقش فرصتی طلایی برای تمرین راهبری در میدان عمل است و معمولاً افرادی که توانمندی و تعهد بالاتری نشان میدهند، به این نقش گمارده میشوند.
- کوچ سطح-دوم: هر یک از اعضای سطح-اول یک کوچ اختصاصی دارد که خود فارغالتحصیل سال اول بوده و اکنون در سال دوم برنامه (سطح-دوم) در حال فعالیت است. کوچ سطح-دوم وظیفه کوچینگ فردی چند نفر از اعضای سطح-اول را برعهده دارد. این مربیان به طور متوسط هفتهای دو بار با هر شرکتکننده گفتگو میکنند و در این جلسات کوتاه، به او کمک میکنند موانع را شناسایی کرده، دیدگاه تازه بیابد و برای اقدامات آتی خود برنامهریزی کند. کوچ سطح-دوم حامی و در عین حال نگهدارنده تعهدات فرد است؛ یعنی از یک سو دلگرمی و راهنمایی میدهد و از سوی دیگر فرد را در قبال گفتههایش پاسخگو نگه میدارد. از آنجا که کوچها خود در سال دوم در حال یادگیری راهبری هستند، کوچینگ سطح-اول بخشی از تمرین سطح-دوم برای آنها نیز محسوب میشود (یادگیری از طریق آموزش دیگران). به بیان دیگر، کوچ سطح-دوم مسئول موفقیت اعضای سطح-اول زیر نظرش است و موفقیت او در گرو موفقیت آنهاست.
- راهبر سطح-دوم: هر مرکز علاوه بر کوچهای سطح-دوم، یک نفر را به عنوان راهبر کل سطح-دوم دارد. راهبر سطح-دوم در واقع هماهنگکننده کل برنامه در آن مرکز است و اغلب خود از اعضای سال دوم با تجربه یا فارغالتحصیلان دوره میباشد که توسط لیدرشیپکوچ منصوب میشود. این نقش نظارت کلی بر هر دو سطح ۱ و ۲ دارد و تضمین میکند که کل برنامه طبق طراحی پیش میرود. راهبر سطح-دوم جلسات هفتگی با راهبر سطح-اول برگزار میکند، آمار کلی مرکز را پیگیری میکند و در تماس منظم با مدیر برنامه قرار دارد. در واقع، راهبر سطح-دوم حلقه اتصال بین شرکتکنندگان (تیمها) و ستاد مرکزی است.
- همکار متعهد: همانطور که اشاره شد، شرکتکنندگان سطح-اول به صورت جفتهای حمایتی نیز سازماندهی میشوند. هر شرکتکننده یک همکار متعهد دارد که به شکل پارتنر مسئولیتپذیری عمل میکند. این دو نفر توافق میکنند حداقل هفتهای دو بار با هم تماس داشته باشند و درباره پیشرفت بازیهایشان گفتگو کنند. آنها مشکلات یکدیگر را گوش میکنند، پیشنهاد میدهند و مهمتر از همه قولها و تعهدات هم را یادآوری کرده و پیگیر انجامشان میشوند. داشتن یک همرتبه که دقیقاً در همان مسیر آموزشی است، باعث دلگرمی و احساس همراهی میشود. در فرهنگ راهبری-در-عمل گفته میشود «همکار-متعهد» کسی است که تا خط پایان کنارت میدود و تو را به اتمام مسابقه متعهد نگه میدارد. این نقش در فارسی گاه به شوخی «رفیق متعهد» یا «همقسم» نیز ترجمه میشود.
- مدیر برنامه و کارکنان مرکز: در پشت صحنه هر مرکزی، یک مدیر برنامه و احتمالا مدیر مرکز حضور دارند که مسئولیتهای اجرایی و نظارتی برنامه را بر عهده دارند. مدیر برنامه اطمینان حاصل میکند که تمامی عناصر آموزشی، تدارکات جلسات، و پشتیبانیهای لازم فراهم باشد. همچنین اگر شرکتکنندهای قصد شرکت همزمان در دورههای آموزشی دیگر را داشته باشد، باید با مدیر برنامه مشورت کند تا از تداخل یا فشار اضافی جلوگیری شود. مدیر برنامه یا نماینده او در جلسات مهم (مثلاً افتتاحیه و اختتامیه و برخی کلاسهای ماهانه) حضور دارد و نقش رعایت کننده انضباط برنامه (از نظر زمانبندی و قوانین) را ایفا میکند.
- لیدرشیپکوچ/تجربهساز کلاس: همانگونه که جلوتر خواهیم گفت، بخشی از آموزش سطح-اول از طریق کلاسهای آموزشی ماهانه پیش میرود. معمولاً یک نفر به عنوان لیدر یا تجربهساز آن کلاسها تعیین میشود. این فرد میتواند یک فارغالتحصیل باتجربه راهبری-در-عمل یا یکی از اعضای ارشد سطح-دوم باشد که بر یک موضوع آموزشی مسلط است. وظیفه او آموزش مفاهیم جدید در کلاسها و پاسخ به سؤالات شرکتکنندگان است. برنامه زمانی ویژهای برای جلسات توجیهی لیدر کلاس در نظر گرفته شده. اگرچه در برخی دورهها ممکن است در حال حاضر این نقش ادغام شده یا غیرفعال باشد، اما در حالت ایدهآل حضور یک تجربهساز آموزشی تداوم و کیفیت انتقال تمایزات را تضمین میکند.
- سایر نقشها: علاوه بر موارد فوق، اعضای تیم ممکن است بر اساس نیاز نقشهای موقتی یا تکمیلی بپذیرند. برای مثال، ممکن است یک نفر به عنوان مسئول هماهنگی رویداد «معارفه برنامه راهبری-در-عمل» (برای جذب گروه بعدی شرکتکنندگان) منصوب شود؛ یا فردی داوطلب شود که آمار هفتگی تیم را جمعآوری و ارائه کند (مسئول آمار). این نقشها به صورت غیررسمی و بر اساس ابتکار تیم تعریف میشوند و به اعضا فرصت میدهند در حوزههای مختلف مهارتآزمایی کنند.
جدول زیر خلاصه نقشهای رسمی در سطح-اول را نمایش میدهد:
نقش | توضیح | مسئولیتها |
---|---|---|
عضو سطح-اول | شرکتکننده سال اول. | اجرای پروژههای شخصی (بازیها)، عمل به تعهدات و مشارکت در اهداف تیمی. |
راهبر سطح-اول | یکی از اعضای سطح-اول که هدایت تیم محلی را برعهده دارد. | برنامهریزی جلسات، پیگیری نتایج، انگیزهبخشی، ارتباط با راهبر سطح-دوم. |
کوچ سطح-دوم | عضو سال دوم که کوچینگ چند عضو سطح-اول را انجام میدهد. | تماس منظم (هفتگی) با افراد، ارائه راهنمایی، گوشدادن موثر، نگهداشتن فرد در مسیر تعهد. |
راهبر سطح-دوم | مسئول هماهنگی کل برنامه در مرکز؛ معمولاً از سال دومیهای باتجربه یا فارغالتحصیلان. | نظارت بر عملکرد کلی تیمها، راهنمایی راهبر سطح-اول، تماس با مدیر برنامه. |
همکار متعهد | همتای حمایتی هر عضو سطح-اول (یک عضو دیگر سطح-اول). | تماس دوطرفه هفتگی، ایجاد پاسخگویی، حمایت عاطفی و انگیزشی. |
مدیر برنامه | نماینده ستاد مرکزی برای اجرای صحیح برنامه در هر دوره. | اطمینان از برگزاری رویدادها، هماهنگی لجستیک، رعایت خطمشیها، مشاوره به شرکتکنندگان در صورت شرکت در دورههای دیگر. |
تجربهساز کلاس | مدرس کلاسهای آموزشی ماهانه (ممکن است ادغام با نقشهای دیگر). | تدریس تمایزات، هدایت بحثهای آموزشی، پاسخ به سوالات مفهومی. |
این شبکه نقشها باعث میشود هیچ شرکتکنندهای بدون حمایت نماند. عملاً هر فرد یک کوچ بالادست، یک همتای کناری و یک راهبر تیم در اطراف خود دارد و خود نیز در حال کمک به دیگران است. نتیجه چنین ساختاری، ایجاد تیمی از راهبران است که همه برای موفقیت یکدیگر متعهد هستند. همانطور که یکی از فواید گزارششده توسط شرکتکنندگان اشاره میکند: «شما دیگر جدا و تنها عمل نمیکنید، بلکه خود را در ارتباط با تیمی مییابید که متعهد به تعهدات شماست و شما را در کلامتان نیرومندانه میشنود، پاسخگو نگه میدارد و پشتیبان موفقیت شما میایستد».
جلسات هفتگی، تماسها و سازوکار گزارشدهی
ریتم هفتگی و ماهانه یکی از ارکان اصلی TMLP است که به شرکتکنندگان امکان میدهد به طور مستمر در تعامل، یادگیری و پایش پیشرفت باشند. در برنامه سطح-اول، چند نوع جلسه و تماس برنامهریزی شده که هر یک کارکرد خاصی دارند:
جلسات تیمی هفتگی (Team Meetings): اعضای سطح-اول هر مرکز به صورت منظم گرد هم میآیند. بسته به تصمیم هر تیم، این جلسات میتواند هفتگی، دو هفته یکبار یا ماهانه برگزار شود؛ اما رایجترین حالت، جلسات هفتگی است چرا که استمرار هفتگی، پیشرفت را شتاب میبخشد. این جلسه معمولاً توسط راهبر سطح-اول اداره میشود و دستورکار آن شامل موارد زیر است:
مرور وعدههای هفته گذشته هر عضو و نتایج بهدستآمده (موارد انجامشده و انجامنشده).
اعلام Breakthroughها و Breakdownها: هر کس موفقیتها و موانع هفته خود را به اختصار بیان میکند. اعضای تیم و مربیان فرصت مییابند در صورت لزوم بازخورد بدهند یا فرد دارای مشکل را کوچ کنند. فضای این بخش حمایتی و بدون قضاوت است تا همه با صداقت مسائلشان را مطرح کنند.
تنظیم وعدههای هفته پیش رو: پس از بستن هفته گذشته، هر عضو اهداف و اقدامات مشخص خود برای هفته آتی را اعلام میکند و تیم از او قول میگیرد که به آنها پایبند باشد. این اعلام عمومی تعهد، احتمال اجرای آنها را بالا میبرد.
آموزش و تمرین تمایزات: بخشی از جلسه به مرور مفاهیم و تمایزات کلیدی اختصاص دارد. ممکن است لیدر کلاس یا یکی از مربیان سطح-دوم یک مبحث کوتاه (مثلاً درباره «ایجاد امکان» یا «گوش دادن موثر» یا هر تمایز مرتبط با مرحله فعلی پروژهها) ارائه کند. سپس اعضا در مورد کاربرد آن در چالشهای فعلیشان گفتگو میکنند. گاهی تمرینهای دو نفره یا گروهی کوتاهی نیز انجام میشود تا مفاهیم بهتر در عمل درک شوند.
مسائل اداری و اطلاعرسانی: در پایان، راهبر سطح-اول هر اعلان یا هماهنگی لازم (مثلاً تاریخهای مهم، رویدادهای نزدیک، آمار کلی تیم و …) را مطرح میکند. اگر برنامه معارفه یا رویداد خاصی در پیش باشد، درباره آن بحث و تقسیم کار میشود.
این جلسات هفتگی عموماً ۲ تا ۳ ساعت طول میکشد و ستون فقرات ارتباطی برنامه در سطح محلی است. صورتجلسه و نکات مهم هر جلسه معمولاً ثبت شده و پیگیری میشود.
کلاسهای ماهانه (Monthly Classroom Sessions): علاوه بر جلسات هفتگی تیمی، ماهانه یک کلاس آموزشی رسمی برای تمامی اعضای سطح-اول (و گاهی سطح-دوم) مرکز برگزار میشود. این کلاسها غالباً توسط لیدر کلاس یا مربی ارشد هدایت میگردد و به طور عمیقتر به آموزش تمایزات میپردازد. هر یک از پنج تمایز اصلی برنامه (رابطه، امکان، فرصت، اقدام، تکمیل) میتواند موضوع یک کلاس ماهانه باشد. در کلاس، مفاهیم تئوریک با مثالهای ملموس شرح داده میشوند و شرکتکنندگان فرصت مییابند سؤالات خود را مطرح کنند یا درباره تجربیاتشان در بهکارگیری آن تمایز صحبت نمایند. به دلیل اهمیت این جلسات، حضور در آنها جزء تعهدات برنامه است. جلسات ماهانه معمولاً ۳ تا ۴ ساعت (مثلاً یک عصر در ماه) زمان میبرند. طبق برنامه نمونه منطقه آمریکای شمالی، این کلاسها در یک تاریخ ثابت ماهانه (مثلاً اولین جمعه هر ماه) برگزار شدهاند. خروجی هر کلاس برای شرکتکنندگان، درک عمیقتر مفاهیم و راهکارهای تازه برای اعمال آنها در پروژهها و زندگی شخصیشان است.
جلسات گزارشدهی (Conference Calls): چند نوع تماس تلفنی/آنلاین مکمل نیز در ساختار برنامه وجود دارد:
تماس راهبران سطح-اول منطقهای: به صورت دورهای (مثلاً هر سه هفته) همه سطح-اول Team Leaderهای مراکز مختلف یک منطقه (مثلاً تمام شهرهای آمریکای شمالی) با هم و با مسئولین برنامه در یک کانفرانسکال شرکت میکنند. در این تماسها، عملکرد کلی هر مرکز (مثل تعداد بازیهای موفق، آمار ثبتنام دورههای ارتباطی، چالشهای مشترک) به اشتراک گذاشته میشود و نکات آموزشی یا راهبردی از سوی مربیان ارشد ارائه میگردد. هدف این تماسها ایجاد همافزایی منطقهای و انتقال بهترین تجارب بین شهرهای مختلف است. برای نمونه، برنامه زمانبندی سال ۲۰۲0 نشان میدهد تقریباً هر ۲-۳ هفته یک بار چنین تماسی برقرار بوده است.
تماس سطح-دوم: مربیان و اعضای سطح-دوم خود نیز تماسهای هفتگی یا ماهانه اختصاصی با یکدیگر دارند. این تماسها برای هماهنگی در کوچینگ سطح-اول و نیز ادامه آموزش سطح-دوم است. خروجی آن بالاتر رفتن کیفیت کوچینگهایی است که سطح-دوم به سطح-اول ارائه میدهد. همچنین تماس راهبران سطح-دوم منطقهای برگزار میشود که طی آن راهبران سطح-دوم شهرهای مختلف با مدیران برنامه تبادل نظر میکنند.
تماس با مدیر برنامه: برخی مناطق ممکن است تماسهای منظم با مدیر برنامه (Program Manager Call) داشته باشند تا مسائل اداری یا موارد خاص را مرور کنند. هرچند این مورد در برنامه 2020 موقتاً غیرفعال بوده است.
تماسهای آزاد (Team & Beyond calls): افزون بر ساختار رسمی بالا، پلتفرمهای جهانی مانند گروههای فیسبوک یا وبینارهای آنلاین (که تحت عنوان Team & Beyond یا Game in the World webinars شناخته میشوند) وجود دارد که شرکتکنندگان میتوانند برای دریافت ایده و الهام از آنها استفاده کنند. اینها اختیاری هستند اما فضایی فراهم میکنند تا افراد خارج از چارچوب مرکز خود نیز با بازیهای سایر نقاط جهان آشنا شوند و از نوآوریهای هم بهره ببرند.
گزارشدهی و آمار (Statistics): در TMLP، آمار و ارقام نقش مهمی در اندازهگیری پیشرفت دارند. هر تیم موظف است آمار هفتگی و فصلی خود را مستندسازی کند – از جمله تعداد وعدههای انجامشده توسط هر عضو، نتایج کسبشده در هر بازی، و همچنین آمار بازیهای گسترش برنامه ارتباطات (مثل تعداد ثبتنامهای جدید در دورههای ارتباطی که در ادامه شرح داده میشود). راهبر سطح-اول معمولاً مسئول تجمیع و اعلام این آمار در جلسات منطقهای است و باید از دقت و بهروزبودن آنها اطمینان حاصل کند. نرمافزارها یا صفحات گسترده (Spreadsheet) به صورت استاندارد برای این منظور استفاده میشود که در آنها ستونهایی برای وعده، نتیجه، وضعیت (Breakdown/Breakthrough) و توضیحات وجود دارد. شفافیت آماری باعث میشود هر کس تصویری عینی از میزان پیشرفت خود و تیم داشته باشد و رقابتی سالم بین تیمهای مختلف شکل گیرد.
به طور کلی، ساختار جلسات و گزارشدهی در سطح-اول طوری طراحی شده که هیچ موضوعی بیش از یک هفته بلاتکلیف نماند؛ هر موفقیت سریعا شناسایی و تقویت شود و هر مشکل فوراً مطرح و برطرف گردد. این ریتم منظم هفتگی/ماهانه، عادت پایش مستمر و پیوسته را در شرکتکنندگان نهادینه میکند که از ارزشمندترین دستاوردهای برنامه به شمار میرود.
مفاهیم آموزشی و تمایزات کلیدی (Key Distinctions)
یکی از جنبههای ممتاز برنامه TMLP و بهویژه سطح-اول، آموزش مجموعهای از تمایزات (distinctions) و اصول بنیادین در حوزههای ارتباطات، راهبری و مدیریت است. این مفاهیم به زبان ساده، طرز فکر و شیوهی حضوری نوینی را به شرکتکنندگان معرفی میکنند که آنها را در تحقق پروژهها و همچنین سایر عرصههای زندگی توانمند میسازد. در زیر به مهمترین تمایزات و محتوای آموزشی سطح-اول اشاره شده است:
تکنولوژی تحقق دستاورد (Technology for Accomplishment): این چارچوب مفهومی در آغاز برنامه به شرکتکنندگان معرفی میشود و بنیانی است برای تمام آموزشهای بعدی. تکنولوژی تحقق دستاورد شامل دو بخش مکمل است: 1) ساختار ایجاد و اجرای هدف (Structure for Fulfillment) که نحوه سازماندهی پروژهها از ایده تا نتیجه را به صورت گامبهگام میآموزد؛ 2) پنج گفتگوی عملی (Five Conversations) که هر یک جنبهای از فرآیند پیشبرد اهداف را روشن میکنند. این پنج گفتگو عبارتاند از:
گفتگوی «بودن در ارتباط» و ایجاد صمیمیت و همبستگی (Affinity): تاکید بر کیفیت ارتباط بین افراد درگیر در یک پروژه. در این گفتگو به پرسشهایی مانند «چه کسی در این بازی چه نقشی دارد؟» و «چگونه رابطهای مبتنی بر اعتماد و همدلی بین اعضای تیم برقرار کنیم؟» پرداخته میشود. حاصل این گفتگو خلق فضایی است که افراد در آن احساس همکاری و حمایت متقابل کنند – پیشزمینهای ضروری برای هر کار تیمی موفق.
گفتگوی «امکان از هیچ»: توانایی اعلام یک امکان (Possibility) بدون توجه به محدودیتهای گذشته یا حال. این تمایز از آموزههای پایهای فوروم لندمارک است که در سطح-اول به شکل ابزاری کاربردی برای پروژهها در میآید. فرد میآموزد که قدرت زبان در خلق آینده بسیار زیاد است – صرف بیان یک امکان الهامبخش میتواند نیروهای تازهای را در خود و دیگران آزاد کند. تمرین این گفتگو به شرکتکننده امکان میدهد دیدگاه مشکل-محور را کنار گذاشته و دیدگاه امکان-محور را در کار و زندگی اتخاذ کند.
گفتگوی «فرصتسازی»: ایجاد فرصتهای عملی (Opportunities) از دل امکانهای متصور. پس از خلق یک امکان بزرگ، لازم است آن را به اجزای کوچکتر و دستیافتنیتر تقسیم کنیم و برای تحققش فرصتسازی و برنامهریزی نماییم. این گفتگو شامل یادگیری طراحی شاخصها و میانگامها است تا امکان مورد نظر ملموس و قابل پیگیری شود. تمایز مهم دیگر در این بخش، تفاوت بین هدف و امکان است: هدف چیزی است که در جهان بیرونی باید به دست آید، در حالی که امکان یک فضای خلقشده در زبان و ذهن افراد است که میتواند اهداف گوناگونی را در بر گیرد. شرکتکننده یاد میگیرد چگونه از امکان به سمت تعیین اهداف مشخص حرکت کند و هر هدف را یک فرصت قابل اقدام ببیند.
گفتگوی «اقدام موثر»: تمایز بین عمل و گفتار و نقش تعهد در ایجاد حرکت. در این بخش، شرکتکنندگان با اصول عمل در یکپارچگی با قول (Integrity) آشنا میشوند. تمایزاتی مانند «قول دادن آری؛ امیدوار بودن نه» یا «بودن در اقدام» در این گفتگو برجسته میشوند. همچنین نقش درخواست و پیشنهاد به عنوان ابزارهای کلیدی راهبری تشریح میگردد – اینکه یک راهبر موثر کسی است که بتواند درخواستهای قدرتمند مطرح کند و دیگران را به ارائه پیشنهاد و همکاری ترغیب نماید. این گفتگو شرکتکننده را قادر میسازد که از دام واکنشپذیری خارج شده و به انسانی پیشفعال و عملگرا تبدیل شود.
گفتگوی «تکمیل و حل وقفه»: نحوه کامل کردن بازیها و مدیریت Breakdowns به شکل سازنده. این تمایز میآموزد که پایبندی به نتیجه به تنهایی کافی نیست؛ بلکه نحوه به پایان رساندن نیز اهمیت دارد. شرکتکنندگان یاد میگیرند هر پروژه یا تعهدی را (حتی اگر نتیجه دلخواه حاصل نشده) با مسئولیتپذیری و بیان درسها به پایان برسانند تا چیزی ناتمام در ذهن و زندگیشان باقی نمانَد. همچنین مفهوم Breakdown به عنوان جزئی طبیعی از فرآیند رشد معرفی میشود نه امری منفی؛ و شیوه تبدیل آن به Breakthrough تمرین میشود. یکی از نقلقولهای کلیدی این بخش: «وقتی در زندگی پیش میروی و چیزی سد راه تعهدت میشود، آن یک breakdown است» – و دقیقا همانجا نقطه شروع یک مکالمه برای خلق دستاوردی نو است. این طرز نگاه، تابآوری و چابکی فرد را در برابر مشکلات چندبرابر میکند.
تمایزات برنامه ارتباطات لندمارک: از آنجا که پیشنیازهای سطح-اول دو دوره ارتباطی لندمارک بوده، بسیاری از تمایزات آن دورهها در سطح-اول به کار گرفته میشود و تعمیق میگردد. از جمله:
Speech Acts (کنشهای گفتاری): شامل تمایز قول، درخواست، اظهار، وعده و اعلام که در دورههای Access to Power/Power to Create پوشش داده میشوند. در سطح-اول، شرکتکنندگان این مفاهیم را در بافت پروژههای واقعی تمرین میکنند. به طور مثال، یاد میگیرند یک درخواست موثر از عضوی از تیم چگونه باید باشد یا یک اعلام قدرتمند برای جذب حمایت چگونه انجام شود.
گوش دادن متعهدانه (Committed Listening): اهمیت کیفیت گوش دادن در راهبری و همکاری. آنها تمرین میکنند که صرفا شنونده حرفهای دیگران نباشند بلکه به تعهدات و نگرانیهای پشت کلمات گوش فرا دهند. این تمایز به ویژه در کوچینگ و کار با تیم به کمکشان میآید.
بافتمان و محتوا: تمایز بین Context و Content. این مفهوم در دورههای ارتباطات مطرح شده که «بافتمانای که از آن با مسئله روبرو میشویم، نتیجه را شکل میدهد.» در سطح-اول، شرکتکننده یاد میگیرد بافتمان امکان و بازی را برای تیم خود ایجاد و حفظ کند تا محتواها (اتفاقات) در آن چارچوب معنا شوند. به طور مشخص، ایجاد بافتمان مثبت و امکانمحور در تیم یکی از وظایف راهبران است.
مسئولیت ۱۰۰٪: این تمایز از فوروم لندمارک نشأت میگیرد اما در سطح-اول به کرّات جلوه میکند. افراد میآموزند که در بازی خود، مسئولیت کامل نتایج بر عهده خودشان است – نه شرایط و نه دیگران را ملامت نکنند. این نگرش باعث میشود آنها به جای سرزنش محیط، به اقدام مبتکرانه روی آورند.
تمایز «دنیای بازی»: نگرش به پروژه به مثابه بازی نه کار طاقتفرسا. این یکی از فرهنگسازیهای TMLP است که میگوید «کار تیمی را به یک بازی تبدیل کنید تا با لذت و اشتیاق دنبال شود». عناصر بازی شامل داشتن هدف، قوانین توافقشده، رقابت سالم و البته سرگرمی و شادی است. حفظ حس شوخطبعی و روحیه بازی در طول پروژهها از تاکیدات مربیان است چرا که خلاقیت و ریسکپذیری را بالا میبرد.
راهبری خدمتگزار و ایجاد راهبر در دیگران: در نیمه دوم سطح-اول و به ویژه اگر فرد به سطح-دوم ادامه دهد، مفهوم «راهبری با واسطه دیگران» پررنگ میشود. یعنی به جای آنکه خود مستقیماً همه کارها را انجام دهد، یاد میگیرد چگونه با الهامبخشی و مربیگری دیگران، نتایج بزرگتر خلق کند. این گذار از راهبری فردی به راهبری تکثیر شونده یکی از ارزشمندترین تمایزاتی است که شرکتکنندگان گزارش میکنند فراگرفتهاند. برای مثال در فصلهای آخر سطح-اول، فرد ممکن است یکی از اعضای تیم پروژهاش را چنان پرورش دهد که خود راهبری بخشی از پروژه را مستقل بر عهده گیرد – به این ترتیب راهبر جدیدی خلق شده است.
به طور خلاصه، محتوای آموزشی سطح-اول ترکیبی است از آموزههای ارتباطاتی Landmark و تمرین عملی راهبری. شرکتکنندگان در پایان برنامه بیان میکنند که این تمایزات برایشان کاملاً درونی شده و به صورت «طبیعی بخشی از وجودشان» درآمده است. آنها میتوانند در شرایط گوناگون زندگی از این دیدگاههای تازه بهره گیرند؛ خواه در محیط کار برای مدیریت یک پروژه بزرگ، خواه در خانواده برای بهبود رابطهها و خواه در اجتماع برای راهاندازی یک حرکت مثبت.
رویدادهای حضوری سهماهه (Quarterly Weekends)
هر فصل از سطح-اول با یک رویداد سهروزه که اصطلاحاً Quarterly Weekend نامیده میشود، شروع و/یا پایان مییابد. این رویدادهای حضوری (یا آنلاین منطقهای) ستون فقرات تجربیات آموزشی برنامه هستند؛ چرا که در آنها کل تیمهای منطقهای گرد هم آمده و آموزشها و تعاملاتی با انرژی بالا صورت میگیرد. در ادامه به جزئیات این رویدادها پرداختهایم:
ساختار زمانی: یک Weekend معمولاً از صبح شنبه تا عصر یکشنبه برگزار میشود و ممکن است پیش از آن در عصر جمعه یک جلسه مقدماتی (مانند خوشامدگویی سطح-اول جدید یا جلسه معارفه) داشته باشد. در گذشته این رویدادها کاملاً حضوری در مراکز منطقهای (مثلاً در آمریکای شمالی، مراکز شهرهای بزرگ مانند نیویورک، لسآنجلس، تورنتو و …) برگزار میشد. شرکتکنندگان هر منطقه جغرافیایی در یک مکان گرد میآمدند. امروزه در برخی مناطق جلسات به صورت آنلاین (Zoom) نیز برگزار میشود که البته همچنان ساختار ۳ روزه را حفظ میکنند. پنج Weekend متوالی برنامه عبارتاند از: Weekend 1 (آغاز سطح-اول)، Weekend 2 (سه ماه بعد)، Weekend 3، Weekend 4 و Weekend 5 (اختتام سطح-اول).
محتوای آموزشی: هر Weekend ترکیبی است از آموزش مفاهیم، تمرینهای گروهی، بهاشتراکگذاری دستاوردها و طراحی فصل جدید. برای مثال، Weekend 1 بیشتر به آشنا کردن شرکتکنندگان با چارچوبها و تمایزات برنامه اختصاص دارد (تعریف بازی در جهان، تکنولوژی تحقق دستاورد، آشنایی با اعضای تیم و تشکیل گروهها و …). Weekend 2 که پس از سه ماه اول است، شامل گزارش نتایج فصل اول توسط اعضا، آموزش عمیقتر مثلاً در مورد ایجاد فرصتها و رفع موانع، و سپس طراحی امکان فصل دوم میباشد. به طور مشابه، Weekend 3 و 4 هر کدام علاوه بر مرور فصل قبل، بر یکی دیگر از گفتگوهای پنجگانه متمرکز هستند (مثلاً Weekend 3 بر “Action” و Weekend 4 بر “Completion”) و شرکتکنندگان را برای فصل بعدی تجهیز میکنند. Weekend 5 که آخرین جلسه سطح-اول است، رویداد تکمیلی و جشن پایان به حساب میآید. در این Weekend، هر عضو سطح-اول پروژهها و دستاوردهای یکساله خود را برای کل جمع ارائه میکند و مورد تقدیر قرار میگیرد. همچنین تمایزات نهایی (احتمالاً پیرامون راهبری موثر و دعوت به سطح-دوم) آموزش داده میشود و مراسم اختتامیه برگزار خواهد شد.
حضور سطح-دوم و مربیان: در هر Weekend، اعضای سطح-دوم (سال دومیها) نیز حاضرند زیرا بخشی از وظایف آموزشی و اجرایی رویداد بر عهده آنهاست. به عنوان مثال، سطح-دومها ممکن است تسهیلگر برخی کارگروههای کوچک باشند یا ارائههای کوتاهی درباره موفقیتهای سطح-اولایهای تحت کوچ خود داشته باشند. همچنین آنها پشت صحنه به برگزاری روان رویداد کمک میکنند (هماهنگیها، زمانبندی جلسات، رسیدگی به نیازهای لجستیکی). این تعامل میان سطح-اول و سطح-دوم در هر Weekend، فضای یادگیری دوسویهای ایجاد میکند: سطح-اولها از تجربیات و راهنمایی سطح-دومها میآموزند و سطح-دومها نیز با مربیگری مستقیم سطح-اولها مهارت راهبری خود را تقویت میکنند. بخش “بازیهای در جهان”: یکی از جذابترین قسمتهای رویدادهای سهماهه، ارائه پروژههای برگزیده است که معمولاً در روز دوم یا سوم Weekend انجام میشود. از هر مرکز یا هر منطقه ممکن است چند شرکتکننده انتخاب شوند تا داستان Game in the World خود و تاثیری که ایجاد کردهاند را برای همه بیان کنند. برای نمونه، در Weekend ماه نوامبر ۲۰۱۸، پروژههای الهامبخشی از سراسر جهان به اشتراک گذاشته شد: از غذا رساندن به کودکان فقیر در زاغههای هند گرفته تا ایجاد شبکه کشاورزان در مکزیک یا بنیاد حمایت از کودکان در کشورهای در حال توسعه. این ارائهها که گاه همراه عکس و فیلم هستند، به تمامی اعضا انگیزه میدهد و نشان میدهد چگونه «بازی کردن در جهان واقعی» توسط افراد معمولی ممکن است. تیم رسانهای برنامه (Team & Beyond) حتی ویدیوهای هایلایت این بخشها را تهیه و منتشر میکند.
معارفه و ثبتنام دورههای آینده: اغلب در Weekend آخر (و گاهی Weekend سوم یا چهارم)، فرصتی فراهم میشود تا میهمانان خارج از برنامه نیز حضور یابند و با دستاوردهای شرکتکنندگان آشنا شوند. این بخشی از رویداد معارفه TMLP است که هدف آن شناساندن برنامه به علاقمندان جدید و ثبتنام گروه بعدی سطح-اول میباشد. شرکتکنندگان سطح-اول کنونی ممکن است مهمانانی از میان دوستان و خانواده خود دعوت کنند تا در یک جلسه مختصر (مثلاً یک ساعته در خلال Weekend) شرکت کنند و توضیحاتی در مورد برنامه بشنوند. حضور میهمانان در فضایی که انرژی دستاورد و تحول موج میزند، بسیار تاثیرگذار است و بسیاری از آنها برای دوره بعدی ثبتنام میکنند. این روند موجب میشود چرخه مستمر تیمها برقرار بماند. در واقع طبق تعهد شماره ۱۳ برنامه، هر تیم موظف است برای معرفی برنامه TMLP و جذب افراد جدید همکاری کند.
فضای شبکهسازی و دوستی جهانی: از یاد نبریم که یکی از مزایای بزرگ این رویدادها، آشنا شدن با همتایان از شهرها و کشورهای دیگر است. چون تیمهای متعددی در یک مکان جمع میشوند، شرکتکنندگان فرصت دارند با افراد جدید گفتگو و تبادل تجربیات کنند. این تعاملات که فراتر از چارچوب رسمی جلسات شکل میگیرد، شبکهای از دوستان و همکاران جهانی برای فرد میسازد که حتی سالها پس از پایان برنامه باقی میماند. آنها در این شبکه میتوانند در آینده به یکدیگر در پروژههای شخصی یا حرفهای کمک کنند یا الهامبخش یکدیگر باشند. به قول لندمارک، شما یک سال را در کنار افرادی از سراسر دنیا میگذرانید که اهدافی مشابه شما دارند و این باعث میشود شناخت شما از خودتان و قابلیتهایتان به شکلی چشمگیر گسترش یابد.
به طور خلاصه، جلسات سهماهه مانند ایستگاههای سوختگیری در مسیر سطح-اول عمل میکنند: شرکتکنندگان هر سه ماه یک بار در محیطی پُرانرژی و متمرکز قرار میگیرند، دستاوردهایشان به رسمیت شناخته میشود، دانش و انگیزه جدید میگیرند و برای سه ماه آتی شارژ میشوند. این طراحی از یکنواختی یا فرسایش انگیزه جلوگیری کرده و ضامن حرکت پیوسته تیمها تا خط پایان است.
مشارکت در برگزاری دورههای ارتباطی
یکی از ویژگیهای متمایز برنامه سطح-اول این است که شرکتکنندگان نه تنها روی پروژههای شخصی خود کار میکنند، بلکه در خدمت گسترش برنامههای آموزشی نیز نقش فعالی بر عهده میگیرند. مشخصاً از اعضای سطح-اول انتظار میرود که در طول سال در سازماندهی و اجرای دورههای ارتباطات در مرکز خود مشارکت داشته باشند. این سازوکار دو فایده مهم دارد: نخست اینکه شرکتکنندگان در یک پروژه واقعی سازمانی (برگزاری دورهها) تجربه عملی مدیریت و تیمسازی کسب میکنند؛ دوم اینکه با خدمت به رسالت (تحول در کیفیت ارتباطات افراد)، سهمی در دگرگونی زندگی دیگران ایفا میکنند که به آنها حس معنا و افتخار میدهد. اما این مشارکت به چه شکل است؟ در ادامه ابعاد مختلف آن را بررسی میکنیم:
تولید و سازماندهی دورهها: اصطلاحی که به کار میرود این است که سطح-اولها مسئول «سازماندهی و تولید دورههای ارتباطی لندمارک» در مرکز خود هستند. منظور از دورههای ارتباطی، همان دو دورهای است که پیشنیاز بودند (Access to Power و Power to Create) که معمولاً چند بار در سال در هر مرکز برگزار میشوند. اعضای سطح-اول تحت نظارت کارکنان مرکز، کارهایی مانند دعوت از افراد برای ثبتنام در دوره، هماهنگیهای اداری پیش از برگزاری، و حتی ایفای نقشهای داوطلبانه در طول برگزاری دوره را انجام میدهند. برای مثال، ممکن است یک عضو سطح-اول به عنوان مربی کمکی در دوره ارتباطات حضور یابد و در کارگروهها به شرکتکنندگان جدید کمک کند؛ یا مسئولیت ثبتنام و پذیرش در روز اول دوره را بر عهده بگیرد. اینها فرصتهایی واقعی برای تمرین مهارتهای سازماندهی و راهبری است.
گسترش مشارکت (Enrollment Games): هر فصل، تیم TMLP یک یا چند بازی گروهی مرتبط با پر کردن ظرفیت دورههای ارتباطی طراحی میکند. برای مثال، ممکن است هدفگذاری کنند که «تا تاریخ فلان که دوره Access to Power برگزار میشود، ۳۰ نفر ثبتنام جدید از میان دانشآموختگان لندمارک داشته باشیم». سپس این هدف تبدیل به یک بازی میشود که تمام اعضای سطح-اول (و سطح-دوم) در آن مشارکت میکنند. مسئولیتها تقسیم میشود – مثلاً هر فرد لیستی از فارغالتحصیلان را دریافت میکند تا با آنها تماس بگیرد و دوره را معرفی کند. یا تیمهایی کوچک تشکیل میشوند و رقابتی دوستانه میگذارند که کدام تیم تعداد بیشتری ثبتنام خواهد داشت. به این فعالیتهای تیمی اصطلاحاً Communication Game میگویند که مکمل Game in the World شخصی هر فرد است. اعضای سطح-اول متعهدند حداقل هفتهای ۳ ساعت را به گفتگو با فارغالتحصیلان و ترغیب آنها به شرکت در دورههای ارتباطی بگذرانند. این کار علاوه بر نفعی که برای لندمارک دارد، به خود آنها مهارتهای فروش، متقاعدسازی و استقامت در برابر نه شنیدن را میآموزد.
پشتیبانی شرکتکنندگان دورههای ارتباطی: در متن رسمی برنامه آمده که اعضای TMLP نه تنها دورههای ارتباطی را ایجاد میکنند بلکه به مشارکتکنندگان این دورهها کمک میکنند تا به وعدههای دورهشان نائل شوند. این به آن معناست که ممکن است پس از برگزاری هر دوره ارتباطی، تیم TMLP مدتی را صرف پیگیری نتایج شرکتکنندگان کند. برای مثال، دورههای ارتباطی Landmark اغلب شامل انجام تمرینهایی در بازه زمانی پس از کلاس هستند. اعضای سطح-اول ممکن است به عنوان پارتنر تمرینی با برخی از شرکتکنندگان جدید جفت شوند تا مطمئن شوند تمرینها را انجام میدهند و مفاهیم دوره را به کار میگیرند. یا شاید چند هفته بعد تماس بگیرند و حال آنها را جویا شوند. تمام اینها بخشی از تمرین «راهبری خدمتگزار» برای سطح-اول است که هدفش ایجاد تحول در دیگران از طریق پشتیبانی فعال است.
ثبت آمار و موفقیتها: همچون بازیهای شخصی، نتایج بازیهای ارتباطی نیز دقیقاً رصد و گزارش میشود. هر هفته در جلسات تیمی، یکی از بخشهای ثابت اعلام آمار دورههای ارتباطی است: چند نفر جدید در دوره پیشرو ثبتنام کردند؟ چند تماس یا گفتگو در این هفته انجام شد؟ چه Breakdownها یا Breakthroughهایی در فرایند ثبتنام رخ داد؟ مثلا ممکن است یکی بگوید: «این هفته ۱۰ نفر را دعوت کردم، ۴ نفرشان علاقه نشان دادند و ۲ نفر ثبتنام قطعی کردند (Breakthrough) اما ۶ نفر هم جواب منفی دادند که علت مشترکشان کمبود وقت بود (Breakdown).» سپس تیم درباره راهکارهایی برای غلبه بر آن موانع همفکری میکند (مثلاً ارائه گزینه تاریخهای جایگزین دوره برای مشغولها).
تجربه راهبری در سایه: شاید بتوان گفت یکی از اهداف پنهان گماردن سطح-اولها در این مسئولیت، آماده کردن آنها برای نقشهای راهبری در آینده در سازمان لندمارک است. بسیاری از کسانی که در تیمهای برگزاری دورهها در TMLP مشارکت میکنند، بعدها به مقدمهگزار (Introduction Leader) یا داوطلبان کادر اجرایی در لندمارک تبدیل میشوند. از این منظر، سطح-اول مزرعه پرورش راهبران آینده خود لندمارک نیز هست. شرکتکنندگان با فرهنگ سازمان از نزدیک آشنا میشوند، با کارمندان و مدیران تعامل میکنند و ارزشهای کار داوطلبانه را درک مینمایند.
بطور خلاصه، در طی سال سطح-اول هر شرکتکننده دو بازی اصلی را همزمان بازی میکند: یکی بازی شخصی خود در جهان و دیگری بازی گروهی گسترش ارتباطات. توازن بین این دو، کلید موفقیت برنامه است. اگر فردی تمام توجهش را به پروژه خودش بدهد و از بازی گسترش دورهها غافل شود، نه تنها به تعهداتش در قبال تیم عمل نکرده بلکه فرصت یادگیری کار جمعی بزرگتر را از دست داده است. بالعکس، اگر کسی بیش از حد درگیر ثبتنام دیگران شود و بازی خود را پیش نبرد، از رشد شخصی و منافع مستقیم برنامه بیبهره میماند. بنابراین برنامه طوری طراحی شده که هر دو وجه به موازات هم پیش بروند و یکدیگر را تقویت کنند. شواهد حاکی از آن است که انجام این خدمت متقابل، تاثیر عمیقی بر شرکتکنندگان سطح-اول دارد. آنها حس میکنند یک سال از عمرشان را صرف ایجاد تحول در زندگی دیگران کردهاند و این به زندگی خودشان معنا و بُعد تازهای میدهد. همچنین مهارتهایی که در فرایند ارتباط با دهها فارغالتحصیل و دعوتشان به دوره کسب میکنند – نظیر نفوذ کلام، مدیریت زمان، کار با اکسلهای پیگیری، تیمسازی برای یک هدف مشترک فروشمحور – همگی در مسیر شغلی و شخصی آینده به کارشان میآید.
تقویم نمونه سالانه سطح-اول
برای درک بهتر توالی رویدادها و فعالیتها، در این بخش یک تقویم فرضی یکساله برای سطح-اول ارائه میشود. فرض کنیم سطح-اول از ماه ژانویه آغاز شده و جلسات منطقهای هر سه ماه برگزار میشوند (ژانویه، آوریل، جولای، اکتبر و سپس ژانویه سال بعد برای اختتامیه). تقویم میتواند به شکل زیر باشد:
ژانویه (شروع Q1 Weekend 1): برگزار میشود. روز جمعه: جلسه خوشامدگویی سطح-اول و آشنایی اولیه. روزهای شنبه و یکشنبه: معرفی کامل برنامه و تمایزات پایه، تشکیل تیمها، تعریف امکانهای اولیه برای بازیها، انتخاب همکاران متعهد، و طراحی پیشنویس بازی فصل اول. پس از Weekend، در انتهای ژانویه اولین جلسه هفتگی تیمی برگزار شده و همه کار را با انرژی آغاز میکنند. همچنین هر شرکتکننده با کوچ خود تماس ورودی برقرار میکند.
فوریه: جلسات هفتگی سطح-اول هر هفته (مثلاً دوشنبه شبها) برگزار میشود. کلاس آموزشی ماهانه نیز اواخر فوریه با موضوع مثلاً «ایجاد امکان و درخواست مؤثر» برپا میگردد. اعضا موازی با پیشبرد بازیهای شخصی، شروع به تماس با فارغالتحصیلان برای ثبتنام در دوره ارتباطی بعدی (مثلاً دورهای در ماه مارس) میکنند. تماسهای منظم با کوچها (هر کدام دو بار در هفته) در جریان است. اواسط فوریه شاید یک تماس منطقهای سطح-اول Leaders هم باشد که راهبر تیم گزارش مرکز خود را میدهد.
مارس: حوالی اوایل مارس دوره Communication: Access to Power در مرکز برگزار میشود. تیم سطح-اول از قبل کار ثبتنام را انجام داده و حالا در روزهای دوره، چند نفرشان نقش دستیار داوطلب را ایفا میکنند (مثلاً کمک به پذیرش، راهنمایی شرکتکنندگان، تنظیم صحنه و …). این تجربه عملی مدیریت رویداد برایشان بسیار آموزنده است. پس از پایان دوره، جشن میگیرند که مثلاً ۲۵ نفر با تلاش آنها در دوره شرکت کردند. تا پایان مارس، بازیهای فصل اول به اوج خود نزدیک میشوند و افراد نتایج عمده را کسب میکنند. آخرین جلسه هفتگی مارس صرف آمادهسازی گزارشات برای Weekend بعدی میشود.
آوریل (پایان Q1 / شروع Q2 Weekend 2): در اواسط آوریل برگزار میگردد. در این جلسه سهروزه اعضای سطح-اول فصل اول را تکمیل میکنند – هر کس در حضور بقیه خلاصهای از بازیاش و نتایج بهدستآمده را بیان میکند و Breakthroughهای اصلی خود را به اشتراک میگذارد. فضای بسیار پر هیجان است چون همه متوجه رشد و تغییرات خود و دیگران در فقط سه ماه میشوند. سپس آموزشهای جدیدی ارائه میشود، مثلاً تاکید بر تمایز «فرصتسازی و طراحی ساختار» و «مسئولیت در راهبری». تمرینات گروهی انجام میشود که چگونه اهداف بزرگتر تعیین کنیم. در روز آخر، هر کس امکان بازی فصل دوم خود را اعلام میکند و با همفکری کوچ و دیگران، بازی Q2 را طراحی مینماید. پس از Weekend، برخی اعضای سطح-اول ممکن است نقشهای جدید بگیرند (مثلاً یک نفر برای Q2 راهبر سطح-اول شود اگر چرخشی باشد). همچنین مهمانانی که دعوت شده بودند ممکن است پس از دیدن دستاوردها، برای سطح-اول دوره بعد ثبتنام کنند.
مه – ژوئن (تداوم Q2): فصل دوم در جریان است. پروژههای جدید، معمولاً جاهطلبانهتر یا متفاوت از فصل قبل، در حال پیگیری هستند. به طور مشابه جلسات هفتگی، کوچینگ و کلاس ماهانه (مثلاً در می با موضوع «راهبری و عمل» و در ژوئن با موضوع «حل تعارض و گوش دادن») ادامه دارد. در این بازه احتمالاً دوره ارتباطی دوم (Power to Create) برگزار میشود – شاید اواخر مه یا اوایل ژوئن. باز هم سطح-اول مسئول پر کردن آن دوره است. فرض کنیم در Power to Create مرکز ۲۰ نفر شرکت میکنند که ۱۵ نفرشان را سطح-اول ثبتنام کرده است. در طول این دو ماه، یکی از اعضای سطح-اول که در Q1 بازیاش خیلی موفق بوده ممکن است در تماس منطقهای داستانش را بگوید تا بقیه الهام بگیرند.
جولای (پایان Q2 / شروع Q3 Weekend 3): اواخر جولای برگزار میشود. مشابه قبل، اختتامیه فصل دوم و شروع فصل سوم انجام میگیرد. آموزش این بار میتواند حول تمایز «اقدام بیدرنگ» و «راهبری از طریق دیگران» باشد. همچنین چون تا اینجا نیمی از برنامه طی شده، معمولاً یک ارزیابی میاندوره توسط مدیران برنامه صورت میگیرد – مثلاً ممکن است با هر شرکتکننده مختصری مصاحبه کنند تا بازخورد برنامه را بگیرند یا در صورت نیاز کسی را که خیلی عقب است حمایت اضافی کنند. پس از Weekend 3، معمولاً پروژههای Q3 آغاز میشود که اغلب پیچیدهتر یا گستردهترند (چرا که اعضا اکنون اعتمادبهنفس و مهارت بیشتری یافتهاند). به علاوه، کسانی که قصد ورود به سطح-دوم بعد از اتمام سال را دارند از حالا شروع به ابراز علاقه میکنند تا برنامهریزی شود.
اوت – سپتامبر (طی Q3): فصل سوم با فعالیت بالا ادامه دارد. در این دوره ممکن است برخی اعضای سطح-اول مسئولیتهای بیشتری بگیرند، مانند هدایت بخشهایی از بازیهای گسترش دورهها یا منتورینگ اعضای جدیدتری که شاید به تیم اضافه شده باشند (گاهی مراکز اجازه میدهند افراد در میانه سال ملحق شوند، هرچند این رایج نیست). کلاسهای آموزشی ماهانه بر تمایزات پیشرفته تمرکز دارد؛ مثلاً در اوت درباره «تفاوت راهبری و مدیریت» یا «اختیار بخشیدن به دیگران» صحبت میشود. حوالی سپتامبر شاید یک دوره ارتباطی دیگری (Access to Power جدید) آغاز شود و باز سطح-اول نقش ایفا کند. اکنون آنها استاد دعوت فارغالتحصیلان شدهاند و اغلب اهداف enrollment را با موفقیت بیشتری کسب میکنند. در انتهای سپتامبر مجدداً جمعبندی پروژههای Q3 انجام و آماده Weekend بعدی میشوند.
اکتبر (پایان Q3 / شروع Q4): Weekend 4 در اواسط اکتبر اجرا میشود. این آخرین Weekend قبل از اختتامیه است. حالا شرکتکنندگان سطح-اول راهبران توانمندی شدهاند که سه فصل تجربه پشت سر دارند. در این رویداد، علاوه بر تکمیل فصل سوم و معرفی بازیهای فصل چهارم، احتمالاً برنامه ویژهای برای آمادهسازی برای اتمام برنامه در نظر گرفته میشود. به آنها گفته میشود که فصل چهارم درباره «باقی گذاشتن میراث» است – یعنی پروژههایی را انتخاب کنید که اثر ماندگار داشته باشد یا مطمئن شوید آنچه طی سال خلق کردهاید، پس از شما هم ادامه یابد. همچنین اطلاعاتی در مورد سطح-دوم به آنها داده میشود تا اگر مایلند ثبتنام کنند. برخی مراکز شاید بلافاصله در Weekend 4 ثبتنام سطح-دوم دوره بعد را باز کنند.
نوامبر – دسامبر (طی Q4): فصل چهارم، فصل عملکرد در اوج است. همه تلاش میکنند بازی نهایی خود را به بهترین شکل کامل کنند و در عین حال تیم و روحیهشان را برای پس از خروج خود پایدار نگه دارند. شاید در این بازه سطح-اولها نقش بیشتری در هدایت جلسات هفتگی بر عهده گیرند (به عنوان تمرین راهبری). کلاسهای ماهانه همچنان برگزار میشود ولی محتوای آنها میتواند جمعبندی همه تمایزات و آمادگی ذهنی برای بعد از برنامه باشد (مثلاً «زندگی پس از سطح-اول: تداوم تعهد»). اگر دوره ارتباطی دیگری در تقویم باشد، این آخرین فرصت سطح-اولها برای ثبتنام افراد است که معمولاً با انگیزه مضاعفی انجام میدهند تا کار ناتمام نداشته باشند. بسیاری گزارش میکنند که در فصل چهارم بیشترین رشد را تجربه کردهاند چون یاد گرفتهاند کار را به اتمام برسانند، حتی وقتی انگیزه اولیه فروکش کرده یا خستگی آمده است – خود این، یک دستاورد درونی بزرگ است.
ژانویه سال بعد (اختتامیه سطح-اول): Weekend 5 در حدود ژانویه (یا هر فصل مطابق زمان شروع) برگزار میشود. این یک جشن تمامعیار است. برنامه شامل ارائههای رسمی هر شرکتکننده از دستاوردهای تمام سالش است (ممکن است برخی به صورت تیمی ارائه دهند اگر پروژه مشترک داشتهاند). معمولاً مهمانان خاصی نیز دعوت میشوند – مدیران ارشد لندمارک، مربیان، خانواده و دوستان – تا شاهد این جشن باشند. ممکن است هر فرد گواهی اتمام برنامه دریافت کند و با تکتک آنها عکس گرفته شود. لحظات احساسی زیادی رخ میدهد چون افراد از تحولاتی که در خود و دیگران میبینند عمیقاً تحت تاثیر قرار میگیرند. همچنین سطح-دومهای فعلی و مربیان به این جمع تبریک میگویند و آنها را به عنوان همکار (Graduate) میپذیرند. پس از پایان رسمی، معمولاً همه برای صرف شام یا جشن بیرون میروند و پایان خوشی را رقم میزنند.
پس از برنامه: شرکتکنندگان تازهفارغالتحصیل شده دو دسته میشوند: برخی وارد سطح-دوم میشوند که از فصل بعدی آغاز خواهد شد (با نقشهای مربیگری که شرحش رفت). برخی دیگر ممکن است مستقیماً در نقشهای داوطلبانه مراکز لندمارک (مثلاً Introduction Leader Program یا دیگر پروژهها) مشغول شوند. و بسیاری نیز به زندگی حرفهای یا شخصی خود برمیگردند اما با ذهنیت و توانمندی کاملاً نو که در هر کاری به کمکشان میآید.
البته تقویم بالا ممکن است در جزئیات برای هر مرکز و هر سال متفاوت باشد. اما اصول کلی چرخههای سهماهه، جلسات هفتگی/ماهانه، و پروژههای موازی شخصی و سازمانی در همه جا یکسان است. اگر کسی بخواهد این دوره را بازسازی یا برگزار کند، باید این ریتم و ساختار را حفظ کند تا تجربه جامع TMLP محقق شود.