ما از شرکتکنندگان پرسیدیم:
تجربهیتان از شرکت در دورههای ما چگونه بوده؟
این دورهها برای آن طراحی شده است که رابطهی متحولکنندهای با زندگی، دیگران و خودِ فرد ایجاد کند.
“واسطههای لطف بیکران خداوند بیشمارند. از نظر من رزق و روزی نه فقط داشتههای مادی است، که قطعا قرار گرفتن سر راه یک دوره خوب، یک مربی آگاه و هم دورهایهای ناب از رزقهای شگفت انگیز انسان است. این دوره یک ساله راهبری نه فقط زندگی مادی من که حیات معنویام را زیرورو کرد.”
__افروز مهدیان - نویسنده و مجری برنامههای تلوزیونی (دورهی راهبری)
“من مدتها بود که تلاش میکردم دورههای راهبری را شرکت کنم و الان پس از گذشت ۸ ماه از دوره یکساله راهبری میتونم بگم شرکت در این دوره بینهایت من رو با خودم و لایههای وجودیم روبرو کرد که گاهی جنسش دردناک و تلخ و گاهی شیرین بود که هر دو موهبت بود، به من کمک کرد تا مدام از بیرون به اینجا و درون نگاهی بیندازم و همه آنچه در این مسیر مرا اداره میکنه ببینم و نسبت بهش آگاه بشم، و سرشار از کشف بود، تغییرات بسیاری را برام رقم زد و خوشحالم که همسفر شما بودم و همچنان هستم.”
__دکتر فرزانه حسنزاده - دکتری تخصصی روانشناسی (دورهی راهبری)
“گاهی همه چیز توی زندگی روزمره داره پیش میره اما حس می کنیم یه چیزی کمه. این دوره همین چیز گم شده هست که زندگی رو از نو برامون معنا می کنه باعث میشه ارتباطی عمیق تر صمیمی تر و آگاهانه تری با خودمون همسر و فرزندانمون داشته باشیم. مثل یه جعبه ابزار که در هر موقعیتی (از چالش های روزانه تا لحظات ناب عشق) به کمکمون میاد.”
__رقیه زرگر (دورهی چیرگی بر زندگی)
“شرکت توی این دوره تجربه جالب و عمیقی بود برام. تو همین جلسههایی که داشتیم تونستم الگوی بعضی از رفتارها یا احساساتی که دارم رو بهتر بفهمم و تونستم خشم و دلخوریهایی که نسبت به پدر و مادرم داشتم رو بهتر درک و مدیریت کنم. اگر کسی به دنبال تجربه واقعی و آماده شدن با خودش باشه، این دوره ارزش وقت گذاشتن و شرکت کردن رو داره.”
__نسترن نعمتی - همبنیانگذار گروچا (دورهی چیرگی بر زندگی)
“با اینکه تقریبا وسط دوره واردش شدم، برای من یه نگاه متفاوت به زندگی و داستانهاییه که برای موقعیتهای مختلف زندگیم تا حالا ساختهم و در آینده میسازم. آگاهشدن به اینکه داستانسرایی ما و اطرافیانمون از رویدادهایی که بر ما یا اونها گذشته چه اثرات نهفته و عمیقی روی رویکرد و نگاهمون و در نهایت نوع واکنشمون به مسائل داره، برام جذابه و در عین حال بهم قدرتی میده که خودم رو بیش از حد درگیر داستانهای زندگیم نکنم و اثرپذیریم رو از داستانهای زندگیم به حداقل برسونم. …“
__رویا (دورهی چیرگی بر زندگی)
“… بعد از سالها تونستم با پدرم یک حرفی رو بزنم که همیشه فکر میکردم گفتنش تاثیری نداره (البته هنوز هم تاثیری نداشته) ولی من حرفم رو زدم و اون لحظه حس کردم یه باری از روی دوشم برداشته شد. من تقریبا (نه کاملا) پذیرفتم که اون داره وظیفهی پدریش رو انجام میده. معجزهای رخ نداده هنوز و شرایط همونه ولی نگاه من به شرایط یه مقداری متفاوت شده و میتونم بگم کمتر گیر میکنم تو مسائلی که قبلاً برام تبدیل به یک بحران میشد. البته شاید این اثر خود دوره راهبری هم باشه ولی این چیرگی بر زندگی مثل یک مکمله که یه چیزهایی رو بیشتر باز میکنه.“
__امیرحسین رضازاده - همبنیانگذار گروچا (دورهی چیرگی بر زندگی)
“… اردیبهشت دو سال پیش با پدر مادرم قطع رابطه کردم، جالبه که [با وجود اینکه محتوا و شیوهی برخورد مدرس برام نا آشنا بود] برام نتیجه داشت. واقعا و صادقانه نتیجه دیدم، [باوجود اینکه برام پذیرش این مسئله سخت بود تونستم پدر و مادرم رو بپذیرم] و خودم روز اول عید رفتم به دیدنشون. کاملا این موضوع رو مدیون کلاس شما هستم. ظاهر [کلاس] خیلی جذاب نیست، مثل این مغازهها که خیلی لوکس به نظر نمیرسه ولی واقعا نتیجه میده.”
__آذر (دورهی چیرگی بر زندگی)
“شرکت توی این دوره برای من مثل یه اچارفرانسه است. اینکه فکر میکنم یه وسیلهای برای وقتی که نمیدونم چیکار کنم … به نظرم کلا این دوره ساده و قابل انجام تر هست،ِ یه جورایی به دل میشینه و درکش هم ساده و روون. یه روش های عملی و قابل انجام و ساده و روون رو بیان میکنه.”
__الهام نوروزی (دورهی چیرگی بر زندگی)